محرم تهرانی !

                                
اینجا تهرانه! ایام محرم! باز هم صدای زنجیر و طبل و سنج و نوحه از همه جای شهر بلند شده!

همه ریختن بیرون! پیر و جوون و دختر و پسر!

ولی بعضیها انگار تو یه فاز دیگن!  میگی نه؟!  پس با هم یه نگاه گذرا میندازیم:

...المیرا امشب یک ساعت پای آینه نشسته تا بتونه توجه دیگرانو بیشتر به خودش جلب کنه.صورت برنزش با سوئیشرت قرمزش و کتونی های آدیداس سفیدش امشب خیلی تو چشم میزنه!

از خیابون که رد میشه پسرایی که از نظر تیریپ از اون چیزی کم ندارن مثل گرگی که به یه بره نگاه میکنه منتظر یه اشاره کوچیک از طرف اونن و این نگاهها چقدر براش لذت بخشه!

چقدر احساس غرور می کنه، وقتی بعضی ها با دیدن اون سرشونو تکون میدن و نچ نچ می کنن.

و حالا اون میتونه هر کسی رو که خواست انتخاب کنه و امشبو با اون خوش بگذرونه و از همه مهم تر به بقیه ثابت کنه که تو این شبها هم میشه متفاوت بود.

...بابک امشب میخواد با روناک و بروبچشون برن تو شهر و تا صبح خوش بگذرونن.

تیم برلنهای خوگشلشو حسابی تمیز میکنه و موهاشم تا میتونه روغن مالی میکنه تا برقش چشم دخمل ها رو کورکنه. عینک شبشم میزنه تا چیزی از بقیه کم نداشته باشه.  به مامان جون هم میگه داره میره هیئت تا خیالش راحت باشه! این شبا خیلی خوش به حالش میشه.چون به بهونه عزاداری میتونه تا صبح بیرون باشه و هر غلطی دلش خواست انجام بده و باباشم هی گیرنده که کجا بودی و چیکار کردی و با کی بودی!

...ساناز شلوار برموداهاشو میپوشه و تا اونجا که میتونه روسریشو عقب میده تا ببینه کی میخواد بهش چیزی بگه! تا میتونه هم خودشو جیگر میکنه و میره تا ببینه امشبه رو چقدری کاسبه! برای اون امشبم مثل شبهای دیگست و تنها چیزی که مهمه بدست اوردن پول برای گذروندن زندگیشه! تا وقتی مشتری هست، خب جنسم باید باشه دیگه! امشب هر جا که بره، چشمهای زیادی دنباله اونه! و این برای اون، از همه چیز و همه کس مهم تره..!

...کامران که قبل از محرم به بچه های محل تکنو آموزش میداد، حالا تو دسته هیئتشون طبل می زنه و کلی هم حال میکنه.وقت ناهار حسین آقا از بچه های هیئت میخواد که یه ذره بیشتر سینه بزنن و آخرین فرصتها رو از دست ندن. کامران که گرسنگی بهش فشار اورده طاقت نمیاره و حرفی رو که تو دلش نگه داشته بود به زبون میاره:

بابا امام حسین ۱۴۰۰ سال پیش مرد، تموم شد! ناهارو بدین بچه ها ضعف کردن...

...حاج مصطفی رو تو محل به خاطر صدای گرمش همه می شناسن. امشبم بساط منقلو پهن کرده تا فردا صداش باز شه و بتونه بازم برای مردم بخونه و اشکشونو در بیاره!

امروز ظهر عاشوراست! تو خیابونا پر شده از دسته های عزاداری و نوحه خونی و همه از بچه ۸ ساله بگیر تا پیرمرد ۸۰ ساله اومدن بیرون.

تو دسته ها رو که نگاه می کنی نصف بیشترشونو جوونای ۱۵ تا ۲۵ ساله تشکیل میدن و یه جوری زنجیر میزنن که آدم فکر می کنه اینا دیگه ته ایمان و عشق و معرفتن...

اما وقتی اعلام میکنن که برای بر پایی نماز ظهر عاشورا آماده شین، نصف بیشتر صف ها رو مردهای ۳۵ به بالا تشکیل میدن.پس کجا هستند نسل سومی که مثلا قراره آینده این مملکت اسلامی!! رو بسازن؟!

مگر نه این که امام حسین برای همین نماز و زنده نگه داشتن اسلام شهید شده؟!

مگر تمام این عزاداری ها و اشک ریختنا برای زنده نگه داشتن یاد و خاطره اون عزیز نیست؟!

ولی این حرفها دیگه براشون تکراری شده. خوردن کباب ظهر عاشورا از خوندن نماز براشون

لذت بخش تره! پس کنار خیابون می ایستن و خاطرات دختربازیشونو تعریف می کنن تا وقت ناهار برسه!

...

امشب شام غریبانه! آرایش دخترها یه نمه متناسب شده با این ایام! اینو میشه از لاکهای سیاه و سایه های تیره چشماشون فهمید! پسرها هم که یه دست تیریپ مشکی زدن! و دارن واسه هم افه لباسها و تیریپاشون رو میذارن!

یه نگاه که به دسته ها میکنی همه کاری میبینی جز عزاداری!  یکی داره با شمعهای آب شده شماره موبایلشو رو زمین مینویسه! یکی دست BF جونشو گرفته و با هم به شمع های تو دستشون نگاه میکنن و لبخند میزنن! (وای!‌ چه رمانتیک! ) یکی تو اون تاریکی داره دخترها رو انگولک میکنه!

یکی تو کوچه پشتی داره مخ میزنه! بعد از انجام این مراسم فیض بخش!!! هم، نخود نخود هر کی میره خانه خود و از فردا همه چیز از نو آغاز می شود. انگار نه انگار که چنین ایامی بوده و عزاداری شده و اشکی ریخته شده...

عزاداری محرم در تهران

واقعا چرا ما به اینجا رسیدیم؟

چرا هدف اصلی و مهم عزاداری در این ایامو کسی بهش فکر نمی کنه؟

چرا از این ایام، بجای پیدا کردن GF یا BF برای پیدا کردن راه و هدف اصلی این حماسه بزرگ استفاده نمیکنیم؟

چرا بجای نشون دادن انواع و اقسام تیریپا و مدها تو این ایام دلهای پاکمون و خلوص نیتمونو

نشون نمی دیم؟

ما با کی سر لج و لجبازی داریم؟

با خودمون؟! با این حکومت؟! یا با امام حسین؟؟؟!

با این کارامون چی رو می خواییم ثابت کنیم؟ 

عزتمونو؟! افتخارمونو؟! های کلاسیمونو؟! روشنفکریمونو؟! مد روز بودنمونو؟!

جواب این سوالها باید از دل خودمون بپرسیم.

--------------------------------------------------------
بلند شده از اینجا 

نظرات 14 + ارسال نظر
حامد شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 03:18 ق.ظ http://bar-bad-rafteh.blogsky.com

سلام
من حامد هستم
خیلی از وبلاگ شما خوشم اومده جالب می نویسید موفق باشید به من هم سر بزنید

پسری با کفشهای کتانی! شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 03:33 ق.ظ http://mohammad86.persianblog.com

ممنون از لطفی که به من و وبلاگم داری بهار خانومی...(:

غریبه شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 04:14 ق.ظ http://b-a-r-a-n.blogsky.com

سلام بهار جان ... امیدوارم هر جا که هستی شاد و خرم باشی ... وبلاگت خیلی باحاله ... خیلی هم قشنگ و زیبا می نویسی ... وقت کردی به ما هم افتخار بده ....
www.b-a-r-a-n.persianblog.com

مجید شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 01:33 ب.ظ http://takhte mibashad

جانا سخن از زبان ما می گویی ! جات خالی دیشب یک ساعت داشتم همین حرفا رو به یه نفر میزدم ! ‌البته اون موقع هنوز نمیدونستم تو هم این چیزا رو میفهمی !

خوشحالم که روز به روز داناییت میره بالا !

امید یکشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 08:51 ق.ظ http://tiktiktak.persianblog.com

سلام!میدونی اول که داشتم این چیزا رو میخوندم پست بلاگم رو نوشته بودم و داشتم فکر میکردم من که مخالف سر سخت این پسرای احمق ..... هستم! چرا به این نکات توجهی نکردم.گفتم پاکش کنم! یه چیزی تو این مایه ها بنویسم! بعد فکرش رو کردم دیدم! نه! مخالف این حرفام! اگه اون دنیایی باشه! هر کسی رو توی قبر خودش میذارن! ما از چی شکایت کنیم! ازچیزی که هرکسی برای خودش داره! یعنی ما اینقد ضعیف شدیم که بریم از شلوار برمودایی خانم عکس بگیریمو ادعامون هم بشه که برای این عکس رو گرفتیم که این بچه ها رو ضایع کنیم!؟ خود ایشون که این مطالب رو نوشتن داشتن چی کار میکردن؟ این عکسا رو کی گرفته! نه آقاجون اول از همه خودمون رو درست کنیم ! بعد امر به معروف کنیم و ادای روشنفکرا رو در بیاریم! اگه امام حسینی وجود داشته باشه .همه یه روز بهش احتیاج دارن! چه آقای انگولکی! چه آقای منقلیه روضه خون! چه اونی که این نوشته رو نوشته!! پس بذاریم هر کس صلاح کار خودش رو خودش بدونه یا اینکه قبل از نهی از منکر خودمون رو درست کنیم!! ساری! ولی به شدت و به شدت با این نوشته مخالفم!! شاد باشی! ضمنا این دفه خواستی پاسخ بدی نظر منو پاک نکنی!!! :)) شاد باشی همیشههههههههههههههههه...

نظر هر کس واسه خودش محترمه !
این نوشته رو وقتی درست میفهمی که این چیزارو خودت با چشای خودت دیده باشی...( الان میگی من که نگفتم ندیدم !!!)
نوشته میخواد بگه فقط یه کم رعایت کردن (حداقل تو محرم) چیزیرو از کسی نمیگیره به کسیم نمیده !درسته ؟!
به جای همه ی این حرفا کافی بود می رفتی وبلاگشو میخوندی! منظورم پستای قبلیشه.شاید اونموقع نظرت با الان متفاوتیده می بود !
این عکسارم من بدون هیچ منظوری گذاشتم! یعنی از تو بی بی سی برداشتم ...اگه خواستی می تونی بری سوال کنی که کی این عکسارو گرفته
من کاملا با تمام این نوشته موافقم با شدت و حدت!!

صبح سحر چهارشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 09:56 ق.ظ

سلام بهارک.نگاهت علیرغم شیطنت عجیبی که داری واقعیه.از اینکه به این نکته توجه کردی خوشحالم.حرفت کاملا درسته.منم معتقدم آدم هر غلطی که میخواد بکنه ( که میکنه !! ) به وقتش و در زمان و مکان همون غلط مخصوص انجام بده. حالا میخواد ساز بزنه . میخواد پیتزا بخوره . میخواد درس بخونه یا میخواد با طرفش بره صفا.حداقل حرمت ها رو نشکنه.هم حرمت خودشو هم حرمت ارزشهاشو.اما بازم ممنون که منو دوباره یاد این بحث انداختی. موفق باشی دخترکم

مهران یکشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 11:02 ب.ظ http://bobogoal.blogsky.com

بزن زنگو . چی کار کردی دختر !! کولاک کردی به خدا .
هر چی که این بار نوشتی درست بود ٬ بدون کم وکاست .
من هم نمی دونم با کی لج کردیم ؟؟ اما این رو میدونم که دین ( در کلیت ) و بخصوص معصومین ٬ هیچ ربطی به دولت - پدر و مادر و غیره ندارند . میدونی ٬ جوان های ما نه این دنیا رو دارند و نه آن دنیا رو . ما جوان ها ٬ یک سری ارزش های واقعی رو گذاشتیم تا کنار خانه ها خاک بخوره و یک سری مزخرفات رو برای خودمون کردیم ارزش !!!! به خدا توی آمریکا و اروپاش هم این کثافت کاری هائی که بعضی ایرانی ها می کنند رو انجام نمی دهند .
امروز استادمون ی حرف قشنگ زد ٬ اون گفت : ما نمی توانیم هر چیزی رو که توی گوشه و کنار دنیا دیدیم و خوشمون اومد ٬ با همان شکل و ظاهر و وجود و باطن بیاریم توی کشور خودمون هم اجراشون کنیم چون با فرهنگ و مذهب و سنت و شخصیت ایرانی جماعت سازگار نیست ـــــ به خدا : این تریپ جوان های ما اصلا شایسته ی انسان نیست چه برسه به ماها .
آخرش اینکه : من قبول ندارم که می تونی توی سال هر غلطی کردی اما توی ماه محرم بیای و دسته ها شرکت کنی و مثلا عزادار باشی چون : دسته - هیئت ـ زنجیر و سینه زنی و .................. ارزش و حرمت دارند و نباید دست یک سری .....
آپدیت شد .

حاج آقا سه‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 05:23 ب.ظ http://jafangiat.persianblog.com

سام و علیکم ُ راست میگی آبجی ماهم مشاهده کردیم و فقط سکوت اختیار نمودیم . ضمنا ممنون که سر زدی خوشحالمون کردی مرگ اصغر . از بابت لینک هم ممنون الهی این غلوم پیش مرگت بشه آبجی .

متین چهارشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 12:05 ق.ظ http://www.nava-nama.persianblog.com

چله نشین تو شدم* نبض زمین تو شدم* مردهء بی دین همه* زنده به دین تو شدم* به ساعت مرگ غزل* تلخ آبه ای جای عسل* بر حلقهء نفرین شده* تنها نگین تو شدم* بی بال و بی پر در سفر * از هر چه سایه خسته تر * هر خط آخر پشت سر * تا اولین تو شدم * من بهترین تو شدم* ای حس از بر شدنی * ای خط به خط نوشتنی* در زنگ از خود رد شدن * صد آفرین تو شدم* به جرم بی ستارگی* شب همه شب به سادگی * کشته شدم زنده شدم * ستاره چین تو شدم* ای تو همیشه سفری * از همه ام بی خبری * من که به کوچه می زدم * خانه نشین تو شدم * خانه نشین تو شدم* به ساعت مرگ غزل* تلخ آبه ای جای عسل* بر حلقهء نفرین شده* تنها نگین تو شدم* بی بال و بی پر در سفر * از هر چه سایه خسته تر * هر خط آخر پشت سر * تا اولین تو شدم * من بهترین تو شدم*

بارکد پنج‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 01:29 ب.ظ http://barcode.blogsky.com

امام حسین توی عذاداریش هم مظلوم واقع شده ... شاید بخاطر همینه که من مثل دیوونه ها می کوبم می رم طرفای بازار....اونجا از این قرطی بازی ها خبری نیست :)‌..

سلامان پنج‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 08:50 ب.ظ http://khoonbaha.persianblog.com

دهن آدم آب میوفته

امید جمعه 14 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 09:53 ق.ظ http://tiktiktak.persianblog.com

من آپ دیت جدیدت رو نمیبینم یا آپ نکردی هنوز؟!!!

مهدی شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 09:21 ق.ظ http://www.daftareshgh.blogsky.com

سلام .. خوبی .. خوش میگذره .. وبلاگ زیبایی داری و خیلی زیبا مینویسی خوشحال میشم به دفتر عشق سر بزنی منتظر حضور سبز و بهاریت هستم یا حق

هدی یکشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 04:43 ب.ظ http://iranhoda.persianblog.com

neveshteye por ma'ni o zibayi bud

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد