دوباره شهرمان را میسازیم با تمام خاطرات تلخ و شیرینش... (مهر تو)
من از بینوایی نیم روی زرد غم بینوایان رخم زرد کرد (حس ششم)
مردانگی ابدآ به جنسیت نیست به غرور و شرف و میهن پرستی و یک جو اظهار یگانگی کردن با دردمندان است. مرد را دردی اگر باشد خوش است؛درد بی دردی علاجش آتش است. (صبح سحر)
بیایید فقط لحظه ای خود را جای هموطنان عزیزمان در شهرستان تاریخی “بم”قرار دهیم... با دریایی از امید و آرزو به امید فردایی بهتر سر بر بالین تاریک شب می نهی بی خبر از فردا…فردا چه خواهد شد؟اما دل به فردایی خوش داری… در خواب هستی…شاید خوابی خوش می بینی و شاید هم…ناگهان زمین به خود می لرزد...بدون آنکه حتی لحظه ای به تو قدرت تصمیم گیری بدهد…در چند ثانیه همه چیز را ویران می کند… ( ناشناس !) |